نشستم نظر همه دوستان رو خوندم، راستش نسبت به هيچ کدوم حس خاصي بهم دست نداد. چه موافقان ازدواج چه مخالفان.
چون مطمئنم در آينده نظر خيلي از اين دوستان تغيير خواهد کرد. يه خرده اي هم از دوستاني بگيرم که از کلمه بسيار مسخر? " ترشيده " استفاده کردن. دوستاي خوبم ما جوونا مي خوايم اين افکار پوچ بزرگترهامون رو تغيير بديم. حالا ما هم از اين کلمه استفاده ميکنيم؟
نظر من اينه که اگه يه دختر و يه پسر بتونن همراه هم باشن پس تا آخر عمر مي تونن براي هم جذاب باقي بمونن. توجه کن گفتم همراه، نه اينکه بخوان همديگه رو تسخير کنن. تو ازدواج هاي معمول جامعه ما دختر و پسرها وقتي با هم ازدواج ميکنن ديگه يه حس مالکيتي نسبت به طرف مقابلشون پيدا ميکنن که به نظرم اين موضوع بعد از مدتي هر دو طرف رو خسته ميکنه. ازدواج يه اتفاقه اگه رخ نداد که هيچ، اگه رخ داد بهتره خوب پيش بره، و اگه خوب پيش نرفت به راحتي طلاق صورت بگيره. به شرطي که جامعه بپذيره. و جامعه يعني ما جوونها که بايد افکار پدر ها و مادرهامون رو پاک کنيم و افکار جديدي رو جايگزينش کنيم.