ببخشيد چندروزي نبودم. ممنون که ميومدي و سر ميزدي.
وقتي قدس حياط اسلام است لابد مسجد سر محله‌مان هم حيات خانه‌ي ماست !
دوست خوبم راجع به شعرم هم بايد بگويم که قرار نيست همه ما با هرچيزي ارتباط برقرار کنيم. انسان‌ها در شرايط يکساني نيستند و نيز هيچ انساني شبيه انسان کناردستي‌اش فکر نمي‌کند. بحث در اين زمينه بس طولاني‌ست که در اين مجال نمي‌گنجد...

سلام.با "خانواده آقاي ميخ" به روزم و منتظر نقد و نظرتون.شاد باشيد.

آهان تازه فهميدم جريان عکسا چي بود.... صوات ندارن ديگه....

بدو بيا ببين وبم چه تغيري کرده... بدو.... دوستش ميدارم

سلام

ممنونم از حضورتون

دارم از مطالب تون استفاده مي كنم..

عاليه،واقعا اين جور جاها جون ميده برا خلوت و فکر کردن،البته فکر کردن که با نشاط منافاتي نداره!!پيروز و سربلند باشيد.

عکس اول -------- به ما چه !!!!!!!!!

عکس دوم -------- بچه اي عجيب جوگير شده

راستي آپم

بلي گرفتم برادر ولي...خوب .منم خستم.........دلم شمال ميخواد.......

ممنون از حضورتون،همه ي اينايي که گفتيد مشکل خيلي هاست،مهم اينه که با چه ديدي نگاش کني!خيلي وقتا آدم بايد کوچکترين زيبايي زندگي رو برا خودش بزرگنمايي کنه.پاشو بزن به کوه و دشت اطرافتون که طبيعت آدم و تازه و با نشاط ميکنه.

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

خيلي عکس دومي قشنگ بود

دعاي قشنگي کردي

مرسي

بازم بيا

خوشحال ميشوم نظر محترمتان را در مورد سوالي که در آخر پست نسل يخي قرار داده ام، به اشتراک بگذاريم

آقا در مورد عکس اول که به نظر من روز قدس روز اتاق خواب اسلام است.نهايتا آشپزخونه.اما عمرا روز حياط نيست.اينا سخت در اشتباهن.
در مورد عکس دوم هم بچه جوگير شده.واقعا تو زندگيم هرگز فلسفه ي اين که قران رو بگيري رو سرت متوجه نشدم.يعني اون بالا بگيري خدا بيشتر حواسش رو ميده به تو؟
ما همه تو زندگي بارها اين جور حس ها رو تجربه مي کنيم.پس درکت مي کنيم.و خوب همه مي دونيم که زمان همه چيز رو تغيير مي ده

عکس اول........حماقت

عکس دوم.........اميد و يا شايد نياز

حوصله تان مزيد

حالا چرا بي حوصله؟ چته؟ لااقل خوبه که جواب کسي رو نميدي من که گاهي اعصاب مصاب ندارم و بي حوصله دوست دارم فقط پاچه بگيرم اصلا نميرم تو فکر..........

واسه اولس که نظري ندارم...واسه دومي: آموزش مسلماني از کودکي.....

عكس اول بي سوادي و بي توجهي اون هارو نشون مي ده ... عكس دومم كه تنها تقليد و جو گيري شايد حتي كسي مجبورش نكرده باشه ... چي بگم مزدك منم گاهي اين طور مي شم