• وبلاگ : روح زخمي
  • يادداشت : آخرين روز سال
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    هيچ آدمي مثل قبل نيست، اما گاهي ديگران درک نمي کنند و بايد تذکر داد
    ممنون که سر زدي.
    به نظرم متنت بيشتر به جاي اينکه حال روزآخر سال رو بگه، حال خودت رو ميگه
    يه سال از عمرت با همه تلاش ها و شايدم تنبلي ها ميگذره!
    پاسخ

    من خودم رو با آخرين روز سال براتون نوشتم.اين وسط مهم حسِِ منه نه روز آخر سال!!!
    + ساغر 
    هنوز تو اخرين روز سالي.بابا يه پست جديد بنويس.من درگير بچه داريم تو چرا ديگه....
    پاسخ

    منم درگيرم!!!!يه بلاتکليفي بزرگ وسط يک بحران...
    بعد از مدتها اومدم به همه سر بزنم... همه پستارو خوندم...الان دير که بخوام نظر بدم...ولي با خوندن وبلاگا اون حسي که گم کرده بودم دوباره اومد سراغم..
    پاسخ

    دستش درد نکنه!!!!!!!!!!
    آره منم موافقم , منم شبهاي عيد رو بيشترو بيشتر دوست دارم . شايد به خاطر اينه که آدم تو ضمير ناخودآگاهش حس ميکنه که سال تموم شده و بايد يه استراحتي به روح و جسم و روانه پريشونش بده , در حالي که اول سال به منزله ي يک سال ديگه بي وقفه تلاش کردن و جنگيدنو و دويدنه .
    منم شبهاي آرامش رو بيشتر دوست دارم .

    شاد باشي
    پاسخ

    ممنونم
    + مريم 
    تا حالا کسي بهت پيشنهاد داده که خودتو به يه روان پزشک نشون بدي؟

    پاسخ

    چون مثل بقيه نيستم؟


    فونتش خيلي تو هم تو هم بود نيمشد خوند ....

    ولي کامنتي که برام گذاشتيد : متاسفم اما واقعا نميشه کاريش کرد ... البته با توجه به اينکه من چيزي نميدونم در حد همون يه خط که نوشتيد

    دقيقا اين عيديکي ازچيزهاييه که به شدت رومخمه..

    کل اين سيزده روز روخونه بودم...

    + hasan 

    پاسخ

    ????