• وبلاگ : روح زخمي
  • يادداشت : پرسه در برگهاي زرد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 27 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام سلام خوب هستين؟ چرا ........ ا خوب پسري نميتوني ديگهههههههههههههههههههههههههه........خوبي؟ چته تو؟ اوضاع اينجا داغونه ها........اول نميخواستم بخونم که چي چي نوشتي و ميخواستم همين طوري نظر بذارم اما خوب گفتم حالا که اين همه راه اومدم بذار بخونم...از پاييز متنفر نباش من پاييزي هستم...چه جراتي داشتي با وجود من نوشتي از پاييز ....اي داد بي دوددددددددد..منم خيلي رانندگي با صداي بلند رو دوست دارم....ولييييييييييييي......نه ماشين دارم نه اجازه رفتن به کوهستان رو دارم حتي با ماشين بابام هم فقط راديووووووو.... من عاشق پاييز و زمستون هستم.....روزمرگي دست خودته...ميتونه نباشه ميتونه نشاط اور باشه...مثلا تا حالا هر روز صبح تو آينه نيگا کن و بگو واي چه شخصيتي....به خودت اعماد به نفس بده....نميدونم خيلي کارا ميشه کرد تو ديگ اينو نگو مزدک آخه تو که پسري.......با اينکه از دستت عصباني بودم ولي دلم برات تنگ شده بود.........
    نمي دونم چرا
    آدما بي حال و خسته اند
    کسل بي روحيه ... نااميد.. بي انگيزه ..
    اونوقت تا مرگ مي رسه مي گن نمي خوائيم بميرم . هنوز زوده ؟
    مي گن چرا من ؟
    مي گم شما چقدر شکلک دارين .. اونوقت انقدره ناشکرين ؟48
    پاسخ

    دونستن بي حالي آدمها سخت نيست.كافيه شرايط زندگي آدمها رو در ايران و خارج از ايران مقايسه كنيد.منظورت از شكلك و ناشكري متوجه نشدم؟!
    + ستاره 

    مي دوني چرا واسه تو کمتر حرف مي زنم؟چون تو همون مازيار هستي...البته اسه من...دوباره کاري نمي کنم...وقتي واسه مايار مي نويسم واسه تو هم انگار عينا بايد همون جملهها رو تکرار کنم...چون مثل همه احساستون...نوشته هاتون...حساسيتتون...کلا از همه لحاظ...و من از اين همه شباهت در عجبم...خوش به حالتون..........

    هميشه احساس مي کنم کلي خرف دارم باهات...اما تا ميام بهت بگم پشيمون مي شم...چون تو هم مثل مازيار هستي...به من توجهي نداري...به خودت بيشتر توجه ميکني...من واست مهم نيستم...خودت از هرچيزي و هرکسي واست مهمتره موقع حرف زدن و اظهار نظر کردن....
    اميدوارم بفهمي چي مي گم

    پاسخ

    تو توي توهمت غرق شدي.من بهت گفته بودم دوست خوبي هستي و گفتم بيشتر ميخوام باهات حرف بزنم ولي تو فاصله گرفتي و من فكر ميكنم اينطوري راحتتري.اين از بي توجهي من نيست.از غرق شدنت توي يك توهم فانتزيه.
    سلام،خوبيد؟قهر چرا!!!!؟ببخشيد که نتونستم سر بزنم،اين روزا درگيريم زياده،هم بخش جديدم سنگينه و هم فکرم مشغوله موضوع مهمي هست.ميدوني چيه؟اين پستي که نوشتي دغدغه ي خيلي از ما ها هست که اغلب هم فرار از روز مره گي ها که من بهش ميگم (روز+مرگي)با شکست مواجه ميشه!ولي هميشه اين دلداري رو به خودم ميدم که حداقل دغدغش رو دارم و مثل خيلي از افراد که اصلا به اين متفاوت بودن ها حتي فکر هم نميکنن، بي تفاوت نيستم.براتون آرزو ميکنم که در تک تک لحظاتتون شادي و اميد جاري باشه.
    پاسخ

    سلام.مرسي كه اومدي.جالبه!


    موسيقي حذف شود ...

    زندگي حذف شده ...

    پاسخ

    100% باهات موافقم حتي اگه بگن اين مطربيه!
    + مريم دكتر 
    به علت اينکه داشتم در مورد ديابت و درمان کتو اسيدوز ديابتي و سروم و کوفت و زهر مارهايي که بايد نسخه کنم درس ميخوندم و در عين حال کامنت هاي اين زير رو هم مي خوندم چيز زيادي متوجه نشدم..... البته تقصير ديابت بيچاره نبود من حرفاي زيادي سنگين رو متوجه نميشممن عادت دارم ساده حرف بزنم و ساده بفهمم
    پاسخ

    خوب،هر 2 تا با هم باعث ميشه چيزي دستگيرت نشه دكتر جان!يكي يكي!من سنگين حرف نزدم.باور كن!
    حالا که از پاييز متنفري من هيچ نظر ديگه اي ندارم
    پاسخ

    تو ديگه چرا؟نظرات متفاوت راجع به يه مسئله يه چيز طبيعيه!
    + مريم دكتر 


    سلام.راجع به ازدواج مي خواي بنويسي؟؟؟گفته بودي ازدواج حماقت بزرگيه ...بنابراين نبايد امتظار داشته باشم با يه متن رمانتيک طرف بشم :)

    هرموقع نوشتي بي زحمت خبرم کن چون من هوش و حواس درست حسابي ندارم يادم ميره خودم بيام :)

    پاسخ

    دقيقا.خبرت ميكنم استاد!

    سلام عرض شد قربان

    اولا مرسي از حضور شما که مي نويسي براي ما

    دوما اون عروسي که به نظرت خيلي مزخرف بوده براي خيلي ها يه دنيا خاطره شده

    سوما منم يه زماني مثل تو فکر مي کردم ازدواج کردن بزرگترين حماقت يه زندگي مي تونه باشه

    اما به اينم فکر کردم که وقتي مجرد باشي و پير بشي خيلي احساس تنهايي مي کني

    اينجوري حداقل 2تا بچه ات از ترس عاق والدين شدن بهت سر مي زنند

    اما تا وقتي جوان هستم ميگم تا مي تونيد ازدواج نکنيد اخرش پشيمنونيه

    ديگه اينکه سعي مي کنم آهنگ رضا يزداني رو تهيه کنم

    سايه عالي مستدام

    پاسخ

    قربان خودتي!عليك!خواهش مي شود.خوب ديد من نسبت به اون عروسي اين بود و با ديد بقيه كاري ندارم.چي شد كه به اين نتيجه رسيدي كه ازدواج حماقت نيست؟توي پست بعدي برس به فرياد ما!چه لفظ قلم استاد؟!

    اينو خوب گفتي ازدواج حماقت محضه!
    پاسخ

    با تجربه بدي كه داشتي نمي تونستي جوابي غير از اين بدي...
    + زرين 


    همين جوري اومدم سر بزنم ديدم تنبل خان اپ نکردي راستي وبلاگت يه تغيير مهم کرده اگه گفتي چيه؟/

    راستي اين کيه که داره طراحي ميکنه؟

    پاسخ

    تغيير؟كامنتام زياد شده؟!!!اون عمه جانمه داره طراحي ميكنه!!!!!!!!!!


    سلام دوست عزيز

    ممنون از اينکه به وبلاگ من اومديد و مرسي به خاطر کامنت قشنگتون .

    روزمرگي ... آشنايي که داره لونه ميکنه تو جنگل وجود ما ... ! اگه براي رهايي ازش راهي پيدا کردي ما رو هم بي نصيب نذار !

    پاسخ

    خواهش ميكنم.گشتم نبود.نگرد نيست!يادت باشه ما توي ايران محكوميم به روز مرگي.
    + تي تي 

    سلام.

    ديگه نمياي به اوهامم!

    پاسخ

    ميام.ببخشيد.
    + مريم منصوري 

    مزدک عزيز سلام
    براي من کامنت همه ي شما عزيزانم به يک اندازه عزيز و محترم هست..
    گاهي که وقت زيادي ندارم تنها به پاسخ در وبلاگ شخصي شما قناعت مي کنم و گاهي نيز علاوه بر آن در همان جا ..
    اميدوارم اين توضيحات کافي بوده باشه و شما رو قانع کرده باشه .

    روزمرگي چيزيه كه همه رو اذيت مي كنه..همه داريم ازش فرار مي كنيم اما درست وقتي كه يه اتفاق زندگي مون رو تكون مي ده دلمون براي همين روزمرگي ها تنك مي شه!

    شما وقتي پاي صحبت يك انسان كور يا فلج بشيني مي بيني كه اونها در حسرت همين روزمرگيهاي ما هستن..حسرت داره رفتن..نگاه كردن..يا حتي انجام دادن كوچكترين كارهاي شخصي ..

    ما آدما خيلي عجيب هستيم...

    در مورد ازدواج واقعا نظرتون اينه؟!حماقت ؟

    پاسخ

    مرسي كه اومدي.باهات موافقم در مورد آدمهايي كه محدوديت دارند.هر وقت يكي از اينها رو ميبينم خدا رو 1000 مرتبه شكر ميكنم.فكر ميكنم هر وقت خيلي خسته و نا اميدم خدا يكي از اينها رو جلوي چشمم ظاهر ميكنه تا قدر زندگيمو بدونم!يه پست در مورد ازدواج ميزارم...مرسي از اومدنت.
    من هم دچار روزمرگي بودم ولي تغيير توش ايجاد كردم من هم هيچ سنخيتي با اطرافيام ندارم تفاوت رو با تمومه وجود درك كردم
    پاسخ

    چه تغييري؟چطوري تغيير ايجاد كردي؟
       1   2      >